دنیای زیبای پسرم
پسری مامان امروز روز چهارم است که به مهد کودک می رود وقتی خواستم به مربی تحویلش بدهم خیلی گریه کرد وای چقدر سخته با بچهات با گریه خداحافظی کنی مخصوصا من که باید ۴۰ کیلومتر از شهرم دور بشم تا به محل کارم برسم (اونم اگه برسم وتصادف نکنم) ایلیا عزیز برای مامان د عا کن که انتقالیش جور بشه تا بتونه نزدیک تر به تو باشه ... پسری عزیز مامان داره برات برنامه قشنگی تنظیم می کنه از روی وبلاگ اموزشی نابغه های کوچک اما من دوست ندارم تو نابغه بشی دوست دارم اول از هرچیز از زندگیت لذت ببری و اونو خیلی دوست داشته باشی دوست دارم تو مسیری قرار بگیری که بعد وقتی بزرگ شدی حسرت گذشته را نخو...
نویسنده :
حسنامامان ایلیا
10:47