ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

دنیای زیبای ایلیا

میلاد امام رضا(ع) مبارک

پ سری عزیزم مامان دلش خیلی هوای مشهد کابوس امام رضا را کرده دعا کن کارامون جور بشن بتونیم بریم زیارت (یا امام رضا مددی کن) به همین مناسبت شب میلاد رفتیم برای اقا پسری یه ماشین بزرگ به قول بابات 10 تن گرفتیم کلی باهاش بازی می کنی دیشب دست منو می کشیدی که ببری تو کوچه با ماشینت بازی کنی اخه اقا پسری مگه حیاط خونه چه فرقی با کوچه داره که حتما باید بری تو کوچه هان ***اینم مدل موی جدید که مامان جون جلوی موهای پسری وقتی من نبودم  کوتاه کرده  چی باید به این مامان جونت بگم اقا ایلیا *** اینجا اقا پسری می خواهد هم خودش هم ماشین برن تو کارتون اقا پسری علاقمند شدید شده به کارتون های با نی نی چکارت کنم البته الا...
22 آبان 1391

همسفر عشق تولدت مبارک

تقدیم به بابا صادق بمناسبت سالروز تولدش قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برای ما بمان و بدان که عاشقانه دوستت داریم       دیروز به همین مناسبت یه جشن سه نفر گرفتیم کلی ذوق می زدی و با بادکنک ها بازی کردی می رفتی خودتو می انداختی روی بادکنک های بیچاره تا بترکن و بخندی   پی نوشت:در تاریخ 2 مهر ماه نوشته شده ... ...
22 آبان 1391

ایلیا کچل و روز کودک

پسر عزیز تر از جانم هفته گذشته هفته کودک بود و من گذاشتم بیش از گذشته فرمانروایی کنی گفتم بذار تمام محدودیت ها کنار گذاشته شوند از تماشا کردن سی دی با نی نی که هر موقع اراده کردی برات گذاشتم تا آب بازی کردنو گاز گرفتن  ومو کشیدن مامانت و خلاصه هر کاری که از دستت برمی امد کوتاهی نکردی به همین مناسبت از نمایشگاه کودک برات چند تا کتاب خریدم قضیه کچل شدنت گفتم برات مامانت جونت جلوی موهایت راچیده بود بعد خیلی بد شده بودن من به دایی رسول و بابایی گفتم با ماشین شماره 20 سر پسری را اصلاح کنید من نبودم وقتی اومدم دیدم دایی رسول با با صفر موهای پسری را کوتاه کرده و بابا هم داره کمکش می ده نمی دونی اون لحظه چه حسی داشتم اخه من خیلی موهاتو...
22 آبان 1391

برنامه ایلیا

پسر عزیزم چند روزیست فکرم حسابی مشغول توست دوست دارم برنامه وهدف مشخصی برایت داشته باشم دیگه نمی خواهم ساعت 12 شب بیدار شی و تا 4 صبح بازی کنی نه اینکه خسته شده باشم نه من بازی کردن با تو را دوست دارم اما از بی برنامگی خسته شده ام از اینکه هر ساعتی که اراده کنی شیر بهت بدهم  و یا اینکه  کامپیوتر واب بازی ،تلویزیون( با این برنامه های مسخرش )و...کمتر شده است باید از روی برنامه باشد طبق اراده شخص شما نیست گفتن فرمانروا باشی که هستی  خواندن کتاب هم فعلا دوست داری مخصوصا کاتالوگ خانه فراز را همیشه همین کتاب را بر می داری می گی نینی ،توتو فکر کنم بخاطر شکل هاش این کتاب را دوست داری بقیه کتاب ها را که برات می خونم می گردی...
22 آبان 1391

دنیای زیبای پسرم 4

ایلیا جونی دو شب جدا از من روی تخت خودت خوابیدی شب اول خیلی اضطراب داشتم برات یه ایه الکرسی خوندم گفتم خدا خودت مواظب پسری من باش شب دوم راحت تر ازت جدا شدم اما وسط شب که بیدار شدی گریه کردی خودم هم اومدم کنارت خوابیدم چکار کن مامان طاقت جدایی را نداره دیشب هم که دوباره کنار خودم خوابیدی نصفه شب بیدار شدی بدونی که چشمات را باز کنی جیغ زدی گفتم بخواب پسرم من کنارتم تو هم چشم های نازتو بستی خوابیدی نمی دونم ایا می تونم تو را از خودم جدا کنم و شب ها جدا بخوابی یا نه فکر کنم قبل از هر چیز باید خودم را عادت بدهم که بدون نگاه کردن به تو چشم هایم راببندم و بخوابم. پسری عادت کردی با شنیدن اهنگ می رقصی  مخصوصا همراه اهنگ های خاله شادونه که ...
15 مهر 1391

البوم عکس 3 ماه ششم

ایلیا عزیزتر از جان ببخشید دیر عکس هاتو گذاشتم 18 ماهگیت مبارک برای دیدن بقیه عکسهات به ادامه مطلب برو.... بازی اقا ایلیا با سرباز(یکی از سوغاتی های که دایی رسول  از مکه برات اورده البته به علت خرابکاریت کمرش شکست سرش هم جدا شده)    الهی مادر اشکتو نبینه   دلفارد شمال جنوب ایران   ابشار دلفارد (البته اینجا فقط رودخانه ان است)   ایلیا با بابا حاجی   سفر به روستای رمون       گیر کردن ایلیا گلی زیز مبل   سفر به ساردو  اینهم دردل پیرمرد روستایی با بابا صادق ج...
8 مهر 1391

دنیای زیبای پسرم 3

ایلیا عزیزم مادر به فدای چشم های بادومیت بره دوست دارم این چند روزها واقعا شیرینتر از قبل شده ای هر روز کارهای جالب تری می کنی از رقصیدن با شنیدن کوتاهترین اهنگ  تا بوس های ناغافلی که نصیب من و بابا می کنی فعلا که داری عدالت را رعایت می کنی  یکی من ویکی بابای عزیزت ... یه مدت برات انیمشن های انگلیسی می گذاشتم دیدم خیلی بهشون وابسته شده بودی مرتب گوشیمو می گرفتی اشاره می دادی که برات بذارم بعد یه دوست خوب (ساحل جون مامان هیوا وباگش تو پیوند ها هست  )گفت برات نذارم منم نذاشتم اولا موبایل خیلی ضرر داره برات دوما هنوز زوده برات که بخواهی انگلیسی یاد بگیری فعلا عزیز مامانی باید بتونی همین زیون مادری را یاد بگیری ... کلما...
28 شهريور 1391

دنیای زیبای پسرم 2

پسر عزیز تر از جانم  اینو  همیشه به یاد داشته باش هر زمان که کسی  با رفتارش یا حرف هایش  و یا هر چیز دیگه ای پسر منو غمگین کرد بدون هیچکس به سگ مرده  لگد نمی زند بدان لابد ادم خیلی مهمی هستی که دیگران بهت حسادت می کنن و می خواهن خودشون را خالی کنن  می خواهن وقتی تو بزرگ شدی یا موفق بگن من  به این لگد زدم  مثل همکار من  که برای بزرگ کردن خودش هر کاری میکنه برای کوچک کردن من روز اول ماه رمضان امسال کاری با من کرد  که اشک من تا تو اداره بودم قطع نشد اما وقتی بابات با  رامش خاصی گفت کسی به سگ مرده لگد نمی زند  پس بذار اون فکر کنه واقعا ادم بزرگی است اروم شدم ...
28 شهريور 1391

پسرم

شعر پسرم :محمد تقی گوهری   پسرم روشنی نور دو چشمان منی دوستت دارم بهترین  هدیه ای از جانب یزدان منی دوستت دارم پسرم تاج سرم ای که تویی مونس  تنهایی بابا(مامان) روح من جان من و شادی دوران منی دوستت دارم پسرم لحظه میلاد تو هرگز نرود از یادم غنچه نورس من ،باغ و گلستان منی دوستت دارم پسرم تا تو باشی دو جهان در نظرم فردوس است عشق دیرین منو نیمه پنهان منی دوستت دارم پسرم شادی تو موجب آرامش دنیای من است شادمان زیست نما جانی وجانان منی دوستت دارم پسرم گوهر شیدا همه ایام کند شکر به درگاه خدا بودنت خواست خدا بود چو ایمان منی دوستت دارم   ...
28 شهريور 1391