برنامه ایلیا
پسر عزیزم چند روزیست فکرم حسابی مشغول توست دوست دارم برنامه وهدف مشخصی برایت داشته باشم دیگه نمی خواهم ساعت 12 شب بیدار شی و تا 4 صبح بازی کنی نه اینکه خسته شده باشم نه من بازی کردن با تو را دوست دارم اما از بی برنامگی خسته شده ام از اینکه هر ساعتی که اراده کنی شیر بهت بدهم و یا اینکه کامپیوتر واب بازی ،تلویزیون( با این برنامه های مسخرش )و...کمتر شده است باید از روی برنامه باشد طبق اراده شخص شما نیست گفتن فرمانروا باشی که هستی
خواندن کتاب هم فعلا دوست داری مخصوصا کاتالوگ خانه فراز را همیشه همین کتاب را بر می داری می گی نینی ،توتو فکر کنم بخاطر شکل هاش این کتاب را دوست داری بقیه کتاب ها را که برات می خونم می گردی که گربه پیدا کنی تازگی ها از گربه خیلی خوشت اومده بعضی شب ها می بریمت بیرون تا گربه ای ببینی وبخندی براشون ذوق بزنی وما هم بخاطر خنده های تو می خندیم .
پسرم چند روزیست پروژه خوابت را داریم انجام میدهیم ساعت 11 شب خاموشی است اما جناب تقریبا تا ساعت 12 خودتو سرگرم میکنی اما من و بابا بهیچ عنوان بهت محل نمی دهیم وفقط میگیم لالا ساعت 12 دیگه می خوابی امیدوارم بتونم برنامه خوابت را درست کنم
پروژه بعدی که در دست اقدام است مسئله تغذیه و خوراکت هست که اونم برنامه مشخصی نداریم براش اما بزودی برنامه اش را کامل می کنم
یکی از مشکلات بی برنامگی زندگیمون اینه که من خیلی به مامان وبابام علاقه دارم حتما باید روزی یکبار ببینمشون بخاطر همین برنامه هامون بهم می خوره برای اینکار هم حتما برنامهای تدارک ببینم
عزیز دل مامان اموزش ها مرتبط با سنت نیز می خواهم با برنامه برات بدهم که امیدوارم موفق بشم این پست که کلا شد برنامه
اما بدون پسرم مامان هر کاری که میکنه اول دوست داره پسرش صالح بعد سالم وبعد هم خوشبخت باشه به امید روزی که موفقیت های ایلیا عزیزم را ببینم
پی نوشت:این مطلب 4 ابان نوشته شده ...