ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

دنیای زیبای ایلیا

دنیای زیبای پسرم 2

1391/6/28 10:49
669 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیز تر از جانم  اینو  همیشه به یاد داشته باش هر زمان که کسی  با رفتارش یا حرف هایش  و یا هر چیز دیگه ای پسر منو غمگین کرد بدون هیچکس به سگ مرده  لگد نمی زند بدان لابد ادم خیلی مهمی هستی که دیگران بهت حسادت می کنن و می خواهن خودشون را خالی کنن  می خواهن وقتی تو بزرگ شدی یا موفق بگن من  به این لگد زدم  مثل همکار من  که برای بزرگ کردن خودش هر کاری میکنه برای کوچک کردن من روز اول ماه رمضان امسال کاری با من کرد  که اشک من تا تو اداره بودم قطع نشد اما وقتی بابات با  رامش خاصی گفت کسی به سگ مرده لگد نمی زند  پس بذار اون فکر کنه واقعا ادم بزرگی است اروم شدم وخندیدم به بزرگی همکارم .......

پسرم تقریبا هر روز به مهد کوک می روی دیروز وقتی زنگ زدم به خاله اشرف مربی مهدت گفت ایلیا داره غذاشو می خوره  یه ماکارونی پروانه ای خودش می خوره یکی هم میکنه تو دهن دوستش (قربون پسر مهربونم بشم)می گفت غذا خوردنت خوب تر شده وبهتر می خوره  خودم هم متوجه شدم مهد یکی از خوبیهاش همین بود

دیشب برای دومین بار بردمت پارک این دفعه خیلی بازی کردی و خندیدی  ومن عاشق خندهاتم مخصوصا وقتی از ته دل بلند بلند می خندی ....

ایلیا  تقریبا  یک روز در میان می رویم اب بازی می کنیم  دیشب نوبت اب بازیت نبود اما شب که خوابیدی حدود ساعت ۱۲ شب بیدار شدی شاد  و پر انرژی خب نگو مامان وبابا هم خواب  داشتن وحالا پسری  مامان بازیش گرفته بود  یک بار دست منو می گرفتی میگفتی اب  باز یعنی اب بازی زورت که به من نرسید اما بابا بردت روی حیاط تا بازی کنی خلاصه دیشب اینقدر اصرار کردی تا خلاصه  اب بازیت هم کردی  وتقریبا ساعت ۴ صبح خوابیدی.........

پسر گلم  فعلا خوشحالم که روی حرفت می مونی و ما نمی تونیم به هیچ عنوان  نظرتو عوض کنیم

راستی این پیام را الان بابات برام فرستاد معلومه مشتری نداره که یاد مامانت افتاده

دعا می کنم زیر این سقف بلند  *روی دامان زمین*هر کجا خسته شدی*یا که پر غصه شدی*دستی از غیب به دادت برسد وچه زیباست که آن دست خدا باشد وبس

 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه هشتم مرداد 1391ساعت 10:8  توسط حسنا مامان ایلیا  |  3 نظر
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)