این کیه ؟این چیه؟
این کیه ؟ این چیه؟ پسر عزیز تر از جانم چند روزیست حسابی داره تلاش می کنه که حرف بزنه داره تلاش می کنه کلمات جدید یاد بگیره کلی میره تو حس میگه مامان این چیه منم میگم تریلی دوباره مامان این چیه اخ خدای من یادم نیست اسمشو (عکس یه کفشدوزک بود پسری پرسید حالا از ذهن من رفته بود هی فکر کن اخر دفعه با کلی اعتماد بنفس گفتم زالزالک) هر کی می بینه میگه مامان این کیه رفتیم مهمانی نگاه می کنه تو چشم های شوهر عمه ام میگه این کیه؟من اقای مقبلی حالا پسر داره تلاش می کنه که یاد بگیره معمولا هم وزن این کلمات یه چیز هایی میگه خلاصه در کنار سختی هایی که این چند وقت داشتم در کنار بی مهری هایی که از رئیسم دیدم لحظات قشنگی هم بود وهست لحظا...
نویسنده :
حسنامامان ایلیا
18:09